یک محاوره از سارا جوان از ترکیه

هوا ابری و بارونی
دوباره فصل پاییزه
واسه بعضی پر از عشقه
واسه بعضی غم انگیزه

یکی از رو لب دنیا
گل لبخندشو چیده
درختا اشک می ریزن
واسه برگای خشکیده

صدای نم نم بارون
شبیه برگ پاییزه
که زیر پای عابرها
نشسته اشک می ریزه

دلم امشب تو رو میخواد
شدم از عشق تو لبریز
واسه من مثه آبانه
تمومه مهرای پاییز

از اون مهری که تو رفتی
به این تنهایی محکومم
تو راحت رفتی اما من
دارم تاوانشو میدم

صدای نم نم بارون
شبیه زنگ تقدیره
چرا خوابی نمی رقصی
پاشو عمرت داره میره

یکی از رو لب دنیا
گل لبخندشو چیده
درختا اشک می ریزن
واسه برگای خشکیده

سارا جوان

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *